پارک
یه عصر گرم تابستونی تو پارک با دایی و خاله.تو هم که راضی نمیشدی کفش بپوشی پا برهنه رو چمنا کیف میکردی . یه روز خوب دیگه تو پارک من و تو تنهایی ...
نویسنده :
مامان مطهره
23:38